انسان از دیرباز در رویای سفر در زمان بوده است.بازگشت به گذشته و یا پشت سرنهادن آینده.هرکدام افکاری وسوسه انگیز برای موجودی است که خود را وارث زمین می داند.
شاید هنگامی که بشر حسرت از دست دادن فرصت ها را     می چشید ، یا آزمندیش او را وادار به پیشگویی آینده می کرد.فکری همچون سفر در زمان بر ذهن او هجوم می آورد . چه هنگامی که برای دانستن آینده به پیشگاه پیشگوی معبد دلفی در آتن می رفت یا هنگامی که پادشاهان ایرانی به مدد مُغ ها از پس ستارگان،آینده را می دیدند ...

در دنیای ادبیات هم نویسندگان بزرگی همچون "هربرت جرج ولز" وجود داشته اند که با به رشته تحریر درآوردن داستان هایی به این شور نهفته در بشر روحی تازه بخشیده اند.به جرات می توان گفت رمان"ماشین زمان" این نویسنده انگلیسی که در اواخر قرن نوزدهم به چاپ رسید، از جمله جدی ترین نوشته های بشری در رابطه با گذشتن از سد زمان است.داستان روایت سفر دانشمندی به سال 80200 بوسیله ماشینی است که او را به هزاران سال بعد می برد.تصویری که او از انسان آینده می دهد،تصویری سیاه و به روز شده از جامعه طبقاتی انگلستان است.رمان او با ساختاری گیرا و دست مایه قرار دادن موضوعی علمی در نوع خود اثری در خور تحسین است.کار های او را می توان هم طراز رمان های بی بدیل و استوار ژول ورن و آرتور سی کلارک قرار داد . نویسندگانی که صحبت از ابزار و وسایلی برای بشر آینده کردند که امروز آنها را جزئی لاینفک از زندگی خود می بینیم.

انسان با تخیل از مرزهای دانش می گذرد و آنچه را که دست یافتنش را سخت می بیند با رویا نزدیک می کند.ولی آیا سفر به آینده امری محال است؟

بهترین جواب را در عرصه علم آلبرت انشتین به ما می دهد.نظریه نسبیت او پرده از رازهای بسیار بزرگی برمیدارد و راه های تازه ای را برای بشر می گشاید.

اما نظریه نسبیت به مسئله زمان چه پاسخی می دهد؟

انشتین با مشاهده آزمایش دو فیزیکدان امریکایی به این نتیجه رسید که نور برای حرکت به هیچ ظرفی محتاج نیست.

اما به واقع مهمترین نتیجه نسبیت خاص این بود که او پی برد،اگر کسی سوار بر ماشینی بتواند با سرعتی معادل سرعت نور حرکت کند.ناظر ساکن متوجه می شود ساعت نصب شده روی ماشین با نزدیک شدن به سرعت نور،عقب می ماند . همچنین بیننده ماشین را پهن تر خواهد دید.این آزمایش نشان می دهد در سرعت نزدیک به سرعت نور،زمان متوقف می شود، جرم بیشتر می گردد و تقریبا به بی نهایت می رسد.

این مسئله ، شگفت انگیز، ولی در عین حال واقعی است.ناظر ساکن این پدیده ها را در حالی می بیند که فرد سوار بر ماشین ، زمان را به همان شکل معمول خواهد دید .اگر شما سوار بر چنین ماشینی شوید و یک دور کامل دور زمین بچرخید مطمئنا در پایان سفر ازدوستان خود جوان تر خواهید بود . اما انشتین با ارائه فرمول معروف خود یعنی E=mc2 نشان داد، رسیدن به سرعت نور مساوی با تبدیل شدن به انرژی است.به بیان دیگر می توان گفت ساخت چنین ماشینی برای بشر محال است!

ولی آیا براستی غیرممکنی برای بشر وجود دارد؟

انسان همواره نشان داده است که می تواند ناممکن ها را ممکن کند.هنوز از یاد نبرده ایم که تا 50 سال پیش صحبت از رفتن به ماه،لطیفه ای بیش نبود اما امروز انسان در تدارک سفر به مریخ است.پس باید منتظر آینده بود...